زناشویی

چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که درک نمی‌شویم؟ 17 نکته کلیدی

احساس درک نشدن در روابط، تجربه‌ای دردناک و رایج است. این حس می‌تواند در روابط عاطفی، خانوادگی، دوستانه و حتی کاری بروز کند. اما چه عواملی باعث می‌شوند که احساس کنیم حرف‌هایمان شنیده نمی‌شوند و نیازهایمان نادیده گرفته می‌شوند؟ در این مقاله، به 17 نکته مهم می‌پردازیم که می‌توانند دلایل این احساس را روشن‌تر کنند.

درک متقابل، پایه و اساس هر رابطه سالم و پایداری است. وقتی این درک وجود نداشته باشد، به مرور زمان، فاصله‌ها بیشتر شده و نارضایتی‌ها انباشته می‌شوند. بیایید با هم این عوامل را بررسی کنیم:

  • عدم توانایی در بیان احساسات:

    گاهی اوقات، ما نمی‌توانیم به درستی احساسات خود را بیان کنیم و طرف مقابل متوجه منظور ما نمی‌شود.
  • گوش ندادن فعال:

    بسیاری از افراد به جای گوش دادن فعال، در ذهن خود به پاسخ دادن فکر می‌کنند.
  • پیش‌داوری و قضاوت:

    با پیش‌داوری کردن، مانع از درک درست منظور طرف مقابل می‌شویم.
  • سوءتفاهم‌های زبانی:

    گاهی اوقات، منظور کلمات و عبارات مختلف، برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد.
  • تفاوت در ارزش‌ها و باورها:

    تفاوت‌های اساسی در ارزش‌ها و باورها، می‌تواند درک متقابل را دشوار کند.
  • عدم همدلی:

    ناتوانی در قرار دادن خود به جای طرف مقابل و درک دیدگاه او.
  • رابطه زناشویی

  • کمبود زمان و توجه:

    وقتی زمان کافی برای گفت‌وگو و تعامل وجود نداشته باشد، درک متقابل آسیب می‌بیند.
  • توقع بیش از حد:

    انتظار داشته باشیم که طرف مقابل بدون هیچ توضیحی، منظور ما را بفهمد.
  • ترس از آسیب‌پذیری:

    نگران باشیم که با بیان احساسات واقعی خود، آسیب ببینیم یا طرد شویم.
  • تجربیات گذشته:

    تجربیات ناخوشایند گذشته، می‌توانند بر نحوه تعامل ما در روابط کنونی تاثیر بگذارند.
  • عدم شفافیت در انتظارات:

    انتظارات خود را به وضوح بیان نکنیم و از طرف مقابل انتظار داشته باشیم که آنها را حدس بزند.
  • تفاوت‌های شخصیتی:

    تیپ‌های شخصیتی مختلف، رویکردهای متفاوتی در ارتباط برقرار کردن دارند.
  • استرس و خستگی:

    استرس و خستگی می‌توانند توانایی ما را در گوش دادن و همدلی کاهش دهند.
  • رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران


    چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که درک نمی‌شویم؟

    چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که درک نمی‌شویم؟

    1. عدم وضوح در بیان احساسات و نیازها

    یکی از دلایل اصلی این احساس، ناتوانی در بیان دقیق و شفاف احساسات و نیازهای خود است.وقتی نمی‌توانیم به درستی منظور خود را برسانیم، احتمال سوءتفاهم بالا می‌رود.گاهی اوقات فکر می‌کنیم که طرف مقابل باید خودش متوجه شود، اما این توقع غیرمنطقی است.هر فردی دنیای ذهنی و تجربه‌های متفاوتی دارد.سعی کنید احساسات خود را با کلمات واضح و مشخص بیان کنید.به جای کلی‌گویی، به جزئیات بپردازید و توضیح دهید که چه چیزی شما را ناراحت یا خوشحال می‌کند.مثلا به جای گفتن “تو هیچوقت به من اهمیت نمی‌دی”، بگویید “وقتی دیروز تماس نگرفتی، احساس کردم به من اهمیت نمی‌دی.

    “در ضمن، نیازهای خود را به صراحت مطرح کنید.

    به جای اینکه منتظر بمانید طرف مقابل حدس بزند، بگویید که از او چه انتظاری دارید.مثلا، به جای اینکه بگویید “کاش بیشتر به من توجه می‌کردی”، بگویید “دوست دارم آخر هفته با هم وقت بگذرانیم و درباره اتفاقات هفته صحبت کنیم.“با تمرین و آگاهی، می‌توانید مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنید و به طور موثرتری با دیگران ارتباط برقرار کنید.

    2. گوش ندادن فعال و همدلانه

    گوش دادن فعال یعنی توجه کامل به صحبت‌های طرف مقابل، بدون قطع کردن حرف او و بدون پیش‌داوری.متاسفانه، بسیاری از ما در حین صحبت کردن دیگران، بیشتر به فکر جواب دادن هستیم تا اینکه واقعاً به حرف‌های آنها گوش دهیم.همدلی نیز به معنای درک احساسات و دیدگاه‌های طرف مقابل است.وقتی با همدلی به صحبت‌های کسی گوش می‌دهیم، می‌توانیم احساسات او را درک کنیم و پاسخ مناسبی به او بدهیم.سعی کنید هنگام صحبت کردن با دیگران، تمام حواس خود را به آنها متمرکز کنید.از تماس چشمی استفاده کنید، سر خود را به نشانه تایید تکان دهید و سوالاتی بپرسید تا نشان دهید که به صحبت‌های آنها علاقه دارید.

    از عباراتی مانند “متوجه‌ام” یا “درک می‌کنم” استفاده کنید تا به طرف مقابل نشان دهید که به حرف‌های او گوش می‌دهید و احساسات او را درک می‌کنید.

    مثلا اگر دوستتان از مشکلی در محل کارش صحبت می‌کند، به جای اینکه سریعاً راه حل ارائه دهید، بگویید “متوجه‌ام، به نظر می‌رسد خیلی تحت فشار هستی.“با تمرین گوش دادن فعال و همدلانه، می‌توانید روابط خود را عمیق‌تر و معنادارتر کنید.

    3. انتظارات غیرواقعی

    گاهی اوقات انتظارات ما از دیگران غیرواقعی و نامعقول است. مثلاً انتظار داریم که طرف مقابل همیشه ما را خوشحال کند، همیشه با ما موافق باشد و همیشه نیازهای ما را برآورده کند. این انتظارات غیرواقعی باعث می‌شود که وقتی طرف مقابل نمی‌تواند آنها را برآورده کند، احساس نارضایتی و ناامیدی کنیم. به جای اینکه انتظارات غیرواقعی داشته باشیم، سعی کنید انتظارات خود را واقع‌بینانه و متناسب با توانایی‌های طرف مقابل تنظیم کنیم. مثلا به جای اینکه انتظار داشته باشید همسرتان همیشه شما را خوشحال کند، سعی کنید خودتان مسئولیت شادی خود را بر عهده بگیرید. رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسرانمهارت‌های رابطه زناشویییا اگر طرف مقابل نیاز به استقلال دارد، به او فضا بدهید و سعی نکنید او را کنترل کنید. با توجه به نیازهای عاطفی طرف مقابل، می‌توانید روابط خود را عمیق‌تر و رضایت‌بخش‌تر کنید.

    11. سوءتفاهم‌های مکرر

    سوءتفاهم‌ها در هر رابطه‌ای رخ می‌دهند، اما اگر سوءتفاهم‌ها مکرر باشند و به طور مداوم تکرار شوند، می‌توانند به رابطه آسیب بزنند.سوءتفاهم‌های مکرر معمولاً ناشی از مشکلات ارتباطی، مانند عدم وضوح در بیان، گوش ندادن فعال، یا سوء برداشت از منظور طرف مقابل هستند.برای جلوگیری از سوءتفاهم‌های مکرر، سعی کنید مهارت‌های ارتباطی خود را تقویت کنید و به طور فعال به صحبت‌های طرف مقابل گوش دهید.در ضمن، اگر سوءتفاهمی رخ داد، سعی کنید سریعاً آن را برطرف کنید و اجازه ندهید که حل نشده باقی بماند.

    برای رفع سوءتفاهم، با طرف مقابل در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید منظور او را به درستی درک کنید.

    در ضمن، منظور خود را به طور واضح و دقیق برای او توضیح دهید.با رفع سوءتفاهم‌ها، می‌توانید از بروز مشکلات بزرگ‌تر در رابطه جلوگیری کنید.

    12. مقایسه با دیگران

    مقایسه خود و روابط‌مان با دیگران، یکی از سم‌های مهلک برای هر رابطه‌ای است.وقتی دائماً روابط خود را با روابط دیگران مقایسه می‌کنیم، ناخودآگاه انتظارات غیرواقعی ایجاد می‌کنیم و از آنچه که داریم راضی نخواهیم بود.هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم.زندگی افراد دیگر را فقط از ظاهر آن می‌بینیم و از مشکلات و چالش‌های پشت پرده آنها اطلاعی نداریم.به جای مقایسه، تمرکز خود را بر روی نقاط قوت رابطه‌مان بگذاریم و سعی کنیم آن را بهبود ببخشیم.از لحظات خوبی که با هم داریم لذت ببریم و قدردان حضور یکدیگر باشیم.

    به یاد داشته باشیم که خوشبختی در رضایت از داشته‌ها و تلاش برای بهتر شدن است، نه در مقایسه با دیگران.

    مقایسه، دزد شادی است.اجازه ندهید شادی و رضایت شما را بدزدد.هر رابطه‌ای مسیر خاص خود را دارد.از سفر خود لذت ببرید.شما منحصر به فرد هستید و رابطه‌تان نیز همینطور.

    13. عدم وجود سرگرمی و فعالیت‌های مشترک

    روابطی که در آن هیچ سرگرمی و فعالیت مشترکی وجود ندارد، به مرور زمان خسته‌کننده و یکنواخت می‌شوند.وقتی هیچ کاری برای انجام دادن با هم نداریم، ارتباط‌مان کمرنگ‌تر می‌شود و احساس دوری و جدایی می‌کنیم.برای اینکه روابط‌مان را شاداب و پرانرژی نگه داریم، باید سرگرمی‌ها و فعالیت‌های مشترکی پیدا کنیم که از آن لذت ببریم.این فعالیت‌ها می‌توانند شامل رفتن به سینما، سفر، ورزش، آشپزی، بازی‌های فکری، یا هر چیز دیگری باشند که هر دو طرف از آن لذت می‌برند.فعالیت‌های مشترک، فرصتی برای با هم بودن، خندیدن و ایجاد خاطرات خوب فراهم می‌کنند.

    این خاطرات، پیوند بین افراد را قوی‌تر می‌کنند و باعث می‌شوند که احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری داشته باشند.

    به دنبال سرگرمی‌ها و فعالیت‌هایی باشید که هر دو طرف به آن علاقه دارند.این فعالیت‌ها باید لذت‌بخش و آرامش‌بخش باشند، نه استرس‌زا و رقابتی.فعالیت‌های مشترک، سوخت روابط هستند.اجازه ندهید روابط‌تان بدون سوخت خاموش شوند.با هم بخندید، با هم بیاموزید و با هم رشد کنید.روابط خود را با سرگرمی‌های مشترک رنگین‌تر کنید.

    14. سرزنش و انتقاد مداوم

    سرزنش و انتقاد مداوم، یکی از مخرب‌ترین رفتارها در روابط است.وقتی دائماً طرف مقابل را سرزنش و انتقاد می‌کنیم، به او نشان می‌دهیم که از او راضی نیستیم و او را ارزشمند نمی‌دانیم.این رفتار می‌تواند باعث شود که طرف مقابل احساس ناامنی، بی‌ارزشی و خشم کند.او ممکن است احساس کند که هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد که شما را راضی کند و در نتیجه، از تلاش کردن دست بردارد.به جای سرزنش و انتقاد، سعی کنید از طرف مقابل تعریف و تمجید کنید و نقاط قوت او را ببینید.

    اگر مشکلی وجود دارد، به جای اینکه او را سرزنش کنید، با لحنی مهربان و سازنده در مورد آن صحبت کنید.

    انتقاد سازنده، انتقادی است که هدف آن کمک به طرف مقابل برای بهتر شدن است، نه تحقیر و تخریب او.مهربانی، کلید قلب‌هاست.با مهربانی، درها را باز کنید، نه اینکه آنها را ببندید.به جای انتقاد، تشویق کنید.تشویق، معجزه می‌کند.

    15. کمبود وقت با کیفیت

    در دنیای پرمشغله امروز، اختصاص دادن وقت با کیفیت به روابط‌مان دشوار است.اما اگر می‌خواهیم روابط سالم و پایداری داشته باشیم، باید برای وقت با کیفیت وقت بگذاریم.وقت با کیفیت، زمانی است که به طور کامل به طرف مقابل توجه می‌کنیم و از با هم بودن لذت می‌بریم.در این زمان، تلفن‌های همراه خاموش می‌شوند، تلویزیون‌ها خاموش می‌شوند و تمام توجه ما به طرف مقابل معطوف می‌شود.در طول وقت با کیفیت، می‌توانیم با هم صحبت کنیم، بازی کنیم، فیلم ببینیم، غذا بخوریم، یا هر کار دیگری که از آن لذت می‌بریم.

    مهم این است که در این زمان، به طور کامل حضور داشته باشیم و به طرف مقابل نشان دهیم که برای او ارزش قائلیم.

    حتی اگر مشغله زیادی دارید، سعی کنید روزانه چند دقیقه وقت با کیفیت به روابط‌تان اختصاص دهید.این چند دقیقه می‌تواند تاثیر شگفت‌انگیزی بر روی روابط شما داشته باشد.زمان، باارزش‌ترین دارایی ماست.عاقلانه آن را سرمایه‌گذاری کنید.لحظه‌ها، زندگی را می‌سازند.از لحظه‌ها لذت ببرید.وقت با کیفیت، هدیه‌ای ارزشمند است.این هدیه را به عزیزان‌تان بدهید.

    16. نداشتن مرزهای سالم

    مرزهای سالم، خطوطی هستند که مشخص می‌کنند چه رفتارهایی برای ما قابل قبول هستند و چه رفتارهایی قابل قبول نیستند.مرزهای سالم به ما کمک می‌کنند تا از حقوق خود دفاع کنیم، از سوء استفاده جلوگیری کنیم و روابط سالم و متوازنی داشته باشیم.وقتی مرزهای سالمی نداریم، ممکن است به دیگران اجازه دهیم که از ما سوء استفاده کنند، به ما بی‌احترامی کنند، یا نیازهای خود را بر نیازهای ما ترجیح دهند.این امر می‌تواند باعث شود که احساس خشم، ناامیدی و درک نشدن کنیم.برای ایجاد مرزهای سالم، باید ابتدا نیازها و ارزش‌های خود را بشناسیم و سپس به دیگران اطلاع دهیم که چه رفتارهایی برای ما قابل قبول هستند و چه رفتارهایی قابل قبول نیستند.

    در ضمن، باید برای حفظ مرزهای خود قاطع باشیم و اجازه ندهیم که دیگران آنها را زیر پا بگذارند.

    این کار ممکن است دشوار باشد، اما برای حفظ سلامت روان و داشتن روابط سالم ضروری است.مرزها، محافظان عزت نفس شما هستند.از آنها محافظت کنید.احترام به خود، احترام به دیگران را به دنبال دارد.مرزهای سالم، کلید روابط سالم هستند.

    17. عدم تمایل به پذیرش مسئولیت

    یکی از موانع بزرگ در روابط، عدم تمایل به پذیرش مسئولیت است.وقتی اشتباهی مرتکب می‌شویم، به جای اینکه مسئولیت آن را بپذیریم، ممکن است دیگران را سرزنش کنیم، بهانه‌تراشی کنیم یا از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنیم.این رفتار می‌تواند به شدت به روابط آسیب بزند، زیرا به طرف مقابل نشان می‌دهد که ما حاضر نیستیم اشتباهات خود را بپذیریم و برای جبران آنها تلاش کنیم.برای داشتن روابط سالم، باید یاد بگیریم که مسئولیت اعمال خود را بپذیریم و در صورت اشتباه، عذرخواهی کنیم و برای جبران آن تلاش کنیم.

    پذیرش مسئولیت، نشانه‌ای از بلوغ و صداقت است.

    این رفتار، اعتماد و احترام را در روابط افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که روابط قوی‌تر و پایدارتر شوند.مسئولیت، قدرت است.قدرت تغییر دادن شرایط را به شما می‌دهد.صداقت، پایه و اساس اعتماد است.با پذیرش مسئولیت، روابط خود را قوی‌تر کنید.

    نمایش بیشتر

    یک دیدگاه

    1. در روابط عاطفی، یکی از عوامل مهم که کمتر دیده می شود، تفاوت در مکانیسم های دفاعی روانی افراد است. هر فردی بر اساس تجربیات کودکی و گذشته خود، واکنش های متفاوتی به موقعیت های استرس زا نشان می دهد. من در جلسات مشاوره متوجه شده ام که بسیاری از تعارضات زناشویی ریشه در همین تفاوت ها دارد.

      تاثیر زبان بدن و لحن صدا در انتقال پیام ها بسیار بیشتر از محتوای کلام است. تحقیقات نشان داده که حدود ۹۳ درصد از ارتباطات غیرکلامی است. در یک مورد خاص، زوجی که به دلیل عدم درک متقابل مراجعه کرده بودند، با آموزش ارتباط غیرکلامی توانستند کیفیت رابطه خود را بهبود دهند. این موضوع اهمیت این جنبه از ارتباط را به خوبی نشان می دهد.

      مساله جالبی که در مشاوره های زناشویی مشاهده کرده ام، تفاوت در سبک های دلبستگی است. افرادی با سبک دلبستگی ناامن معمولا در بیان نیازهای خود مشکل دارند و همین موضوع باعث تنش در رابطه می شود. این افراد نیاز به فضای امنی دارند تا بتوانند احساسات خود را به راحتی بیان کنند.

      روانشناسی رابطه نشان می دهد که نوع پیوند عاطفی بین زوجین می تواند بر نحوه درک متقابل تاثیر بگذارد. زوج هایی که مهارت های حل تعارض را نمی دانند، معمولا در دام سرزنش و انتقاد گرفتار می شوند. آموزش مدیریت تعارض می تواند تا حد زیادی از این مشکلات پیشگیری کند.

      در بررسی پرونده های مختلف، متوجه شدم که الگوهای ارتباطی یادگرفته شده از خانواده مبدأ نقش مهمی در روابط فعلی افراد دارد. بسیاری از رفتارهایی که به عنوان مشکل در رابطه دیده می شود، در واقع تکرار همان الگوهای ارتباطی ناسالمی است که فرد در کودکی دیده است.

      رواندرمانی تحلیلی رابطه نشان داده که خودآگاهی نقش کلیدی در بهبود ارتباطات دارد. وقتی افراد بتوانند احساسات و انگیزه های خود را بشناسند، بهتر می توانند آنها را بیان کنند. منابع این سایت در زمینه روانشناسی رابطه بسیار جامع و کاربردی است و خواندن مطالب دیگر آن نیز خالی از لطف نیست.

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دکمه بازگشت به بالا